|
آقاي گل بازهم گرانترين بازيكن فصل شد اما مگر قرار است همين آقاي گل فوتبال ايران، امسال هم با پيراهن پرسپوليس همان عنواني كه در اوج جوانياش به دست آورده را تكرار كند؟
يك راست رفتيم سر اصل مطلب. اصل همين سوال يا شايد راحتتر بگوييم توهمي است كه اذهان را به خودش مشغول كرده. اينكه واقعا انصاري فرد آمده تا اين بار براي پرسپوليس آقاي گل شود. اول تاريخ را مرور كنيم... كدام يك از آن آقاي گلهايي كه پرسپوليس ميخريد (و خودش را شهره خريد گلزنهاي اول ليگ كرده بود) بعد از حضورشان در پرسپوليس دوباره آقاي گل شدند؟ علي باغميشه؟ بهنام سراج؟ كوروش برمك؟ حالا به سياهه بهترين گلزنهاي پرسپوليس نگاهي بيندازيد؛ مثلا ناصر محمدخاني. بهترين بود اما آقاي گل كه نبود!
آقاي گل بازهم گرانترين بازيكن فصل شد اما مگر قرار است همين آقاي گل فوتبال ايران، امسال هم با پيراهن پرسپوليس همان عنواني كه در اوج جوانياش به دست آورده را تكرار كند؟
يك راست رفتيم سر اصل مطلب. اصل همين سوال يا شايد راحتتر بگوييم توهمي است كه اذهان را به خودش مشغول كرده. اينكه واقعا انصاري فرد آمده تا اين بار براي پرسپوليس آقاي گل شود. اول تاريخ را مرور كنيم... كدام يك از آن آقاي گلهايي كه پرسپوليس ميخريد (و خودش را شهره خريد گلزنهاي اول ليگ كرده بود) بعد از حضورشان در پرسپوليس دوباره آقاي گل شدند؟ علي باغميشه؟ بهنام سراج؟ كوروش برمك؟ حالا به سياهه بهترين گلزنهاي پرسپوليس نگاهي بيندازيد؛ مثلا ناصر محمدخاني. بهترين بود اما آقاي گل كه نبود!
آخرين باري كه توانسته بود آقاي گلي را به خودش ببيند، در رده جوانان بازي ميكرد. همين امروز، تمام اين مهاجمان پرسپوليس را در چرخ گوشت بريزيم و بيرون بياوريم، يك ناصر محمدخاني ميشوند؟! يكي ديگر فرشاد پيوس بود؛ هماني كه در خيابان هم وقتي ميخواست سوار تاكسي شود، او را «فرشاد آقاي گل» صدا ميزدند. فرشاد محصول چشمهاي بيناي پرسپوليس بود، چشمهايي كه استعدادها را پيدا ميكرد. علي دايي در پرسپوليس آقاي گلي را براي نخستين بار تجربه كرد. ادموند بزيك در آرارات جزو بهترينها بود اما وقتي آقاي گل شد، وقتي همه دروازهها را باز كرد، وقتي در يك نيم فصل و در تمام بازيها دروازه حريفان را دستكم يك بار گشود كه به پرسپوليس آمد.
پرسپوليس روزي روزگاري، محل بلوغ مهاجمان خاص فوتبال ايران بود، مهاجماني كه در پيراهن پرسپوليس رشد كردند و درخشيدند. پرسپوليس البته محفلي براي فراموشي گروهي ديگر هم شد؛ مهاجماني كه با عنوان آقاي گلي سري به پرسپوليس زدند و بعد هم با سقوطي چشمنواز از اين تيم رفتند.
حالا سرنوشت انصاري فرد با رقمي كه قطعا فراتر از آن چيزي كه است كه بهعنوان سقف قرارداد تعيين شده، با پرسپوليسي گره خورده كه خودش را محكوم به خريد ستارهها ميديد. انصاري فرد از هفته اول، از لحظهاي كه با پيراهن پرسپوليس وارد ميدان ميشود، بايد با باري از فشارهاي روحي زندگي كند، فشارهايي كه از او ميخواهند در همان هفته اول آقاي گل شود. نه آرامش فرشاد پيوس را خواهد داشت و نه مثل محمدخاني ناشناخته است كه حضورش با كوهي از توقعات همراه نشود. انصاري فرد در سايپا زندگي كرده؛ آرامترين و بي جنجالترين تيم ليگ... در تيم ملي زندگي پرفشارتر را تجربه كرد كه البته كسي بار توقعاتش را از روي سكو روي شانههاي او نميانداخت. شبي را به ياد بياوريد كه همين جوان، در قطر راه دروازه قطريها را گم كرد. چه كابوسي براي او ساختند!
كريم انصاري فرد، نه تنها بهعنوان گرانترين خريد سال و البته نه بهعنوان گرانترين بازيكن داخلي تاريخ فوتبال ايران كه بهعنوان يك سرمايه واقعي اين فوتبال پيش روي ماست. اگر منصفانه نگاه كنيم، او تنها ساخته تمام اين سه سال اخير فوتبال ايران است. فوتبالي كه ديگر ابومسلم را براي سازندگي نميبيند. فوتبالي كه ملوان را مجبور كرده براي بقا به سراغ ساختههاي يك دهه قبل خود برود و نوري، زارع و اشجاري را برگرداند. فوتبالي كه فجرسپاسي را وادار كرده به جاي سرباز، به دنبال سردار باشند! فوتبالي كه سازندگي را كشته و حاضري خوري را به جايش نشانده.
كريم انصاريفرد تنها محصول اين فوتبال لعنتي است كه آنقدر ذوقزدهمان كرده كه برايش ميليون را رد كرده و وارد ميليارد شويم. حالا همين سرمايه، كوهي از توقعات را روي شانهاش خواهد ديد. توقع آقاي گل شدن، توقع هميشه در اوج بودن، توقع بهترين بودن. سال قبل چه كسي به ياد ميآورد كه كريم انصاري فرد شش هفته هيچ دروازهاي را نگشود؟ آيا هوادار پرسپوليس شش هفته دندان به جگر ميگذارد و حرفي نميزند؟ اين هوادار نتوانست 30 دقيقه براي حميد استيلي در نخستين بازي فصل صبوري كند! تازه حميد استيلي اسطورهاش بود... چه توقعي است براي انصاري فرد زمان بگذارد؟
***
تلخ بود! دست نوشته را ميگويم... تلخ بود و لبريز از سياهي! درست عين حقيقت!
تعداد بازديد : 242
پنجشنبه 05 مرداد 1391 ساعت: 20:13
نویسنده: احسان باغیاری
نظرات(0)